تفاوت های آنجا و آنجا
- آنجا یک مشت آدم بفهم که خودشون رو به نفهمی میزنن
+ آنجا یک مشت آدم بفهم که خودشون رو به بفهمی میزنن
- آنجا یک مشت آدم نژاد پرست
+آنجا یک مشت آدم نژاد نپرست
- آنجا یک مشت آدم بـا تجربه که کارت رو راه نمیندازن
+آنجا یک مشت آدم بی تجربه که کارت رو راه میندازن
- آنجا یک مشت آدم که حتی وقتی سلام میکنی با اخم جواب میدن
+آنجا یک مشت آدم که حتی وقتی سلام نکنی با اخم جوابتو نمیدن
- آنجا یک مشت آدم که خودشونو قبول ندارن چه برسه بقیه
+آنجا یک مشت آدم که خودشونو قبول دارن بقیه رو هم
- آنجا یک مشت آدم که باید مثل خودشون شد تا کارت راه بیفته
+آنجا یک مشت آدم که نباید مثل خودشون شد تا کارت راه بیفته
- آنجا یک مشت آدم که به غیر از خودشون کسی رو قبول ندارن
+آنجا یک مشت آدم که به غیر از خودشون یکی رو هم قبول دارن
- آنجا یک مشت آدم که به لهجه و لباس و ظاهر کار دارن
+آنجا یک مشت آدم که به لهجه و لباس و ظاهر کاری ندارن
- آنجا جایی است که 2 سال آنجا بودم
+آنجا جایی است که 2 سال آنجا هستم
- آنجا یک مشت آدم بفهم که خودشون رو به نفهمی میزنن
+ آنجا یک مشت آدم بفهم که خودشون رو به بفهمی میزنن
- آنجا یک مشت آدم نژاد پرست
+آنجا یک مشت آدم نژاد نپرست
- آنجا یک مشت آدم بـا تجربه که کارت رو راه نمیندازن
+آنجا یک مشت آدم بی تجربه که کارت رو راه میندازن
- آنجا یک مشت آدم که حتی وقتی سلام میکنی با اخم جواب میدن
+آنجا یک مشت آدم که حتی وقتی سلام نکنی با اخم جوابتو نمیدن
- آنجا یک مشت آدم که خودشونو قبول ندارن چه برسه بقیه
+آنجا یک مشت آدم که خودشونو قبول دارن بقیه رو هم
- آنجا یک مشت آدم که باید مثل خودشون شد تا کارت راه بیفته
+آنجا یک مشت آدم که نباید مثل خودشون شد تا کارت راه بیفته
- آنجا یک مشت آدم که به غیر از خودشون کسی رو قبول ندارن
+آنجا یک مشت آدم که به غیر از خودشون یکی رو هم قبول دارن
- آنجا یک مشت آدم که به لهجه و لباس و ظاهر کار دارن
+آنجا یک مشت آدم که به لهجه و لباس و ظاهر کاری ندارن
- آنجا جایی است که 2 سال آنجا بودم
+آنجا جایی است که 2 سال آنجا هستم
سعدی
پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد در گردن او بماند و بر ما بگذشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر